داستان گلیم؛ از مجموعه داستان‌های کوتاه پیله
نوشته شده توسط : شرکت پدیده تبار

از پشت پنجره بيرون را نگاه مى‌كردم. نسيم خنكى از درز پنجره خودش را كشيد تو بغلم. مورمورم شد. پائيز خيلى زيباست.برگ‌ها مي‌ريزند. زرد مي‌شوند و مي‌ريزند. مثل من، مثل تو، مثل همه آدم‌ها، همه زرد مي‌شوند، همه مي‌ريزند، آسمانزيباست، وقتى مى‌بارد زيباتر مى‌شود .مثل خانه ما، مثل ليلا، وقتى گريه مى‌كرد زيبا مى‌شد .ابرها را تماشا مى‌كنم خيلىقشنگ‌اند .مثل صورت مادرم، مثل صورت ليلا... 

 داستان گلیم؛ از مجموعه داستان‌های کوتاه پیله2
 برای ادامه مطلب کلیک کنید.




:: برچسب‌ها: پدیده تبار, مطالب مدیریتی, داستان کوتاه, محمد علایی, داستان گلیم ,
:: بازدید از این مطلب : 10
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 20 فروردين 1396 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: